...

[بر سرِ کوی وصالش سرِ کاریم هنوز...][...اُرشُدنا الی الطّریق و اَوقفنی علی مراکزِ اضطراری]

...

[بر سرِ کوی وصالش سرِ کاریم هنوز...][...اُرشُدنا الی الطّریق و اَوقفنی علی مراکزِ اضطراری]

بایگانی

تصمیمات آنی و خلق‌الساعه بیشتر به علت غاییِ‌ فعل مربوطند! نظرِ بی‌پروایی است، اما چه کنم که این حقیقتِ شاید وحشتناک که محتملا زیرآبِ‌ خیلی چیزها را می‌زند تجربه‌ای است که شخصاٌ دریافتمش. اگر ناگاه در اوانِ سالِ نو تصمیم گرفتم تصمیم به ننوشتن را کنار بگذارم منطقش همان منطقِ حاکم بر تصمیمات آنی است. 

بعد از تصمیمات آنی غالبا فکر کردن درباره آن مسائلی تازه در بر دارد، بعدش یک باره فکر کردم اگر ننویسم به مرور راهِ تفکر مسدود می‌شود و به قولِ کسی که جایی ازش خوانده بودم؛ «تنها وقتی می‌نویسم، فکر می‌کنم». همین که اکنون به چه چیزی فکر می‌کنی و یا اصلا فکر می‌کنی یا نه فعالیت‌هایی است که برای ما راه نرفته‌ها بدون کاغذ و کلمه امثالهم کار صعبی است. حالا فکر می‌کنم تجربه‌ام از تفکرِ بدون نوشتن مثل یک کشتی طوفان زده وسطِ دریایی اغلب طوفانی ماند و راهی به ساحل نبرد، کارِ سختی که کارِ من نبود. حتی در همان مقامِ تصمیم به ننوشتن هم این ور و آن ور و در پستوی کاغذهای بسیار سفیدی که همیشه ولع نوشتن رویشان را دارم چیزهایی می‌نوشتم و حالا که نگاه می‌کنم چقدر نوشته‌های بی سرو ته در گوگل کیپ و روی همان کاغذها دارم که محصولِ ضربه‌های زیادی است که موج‌های پی در پی به همان کشتیِ‌طوفان‌زده‌ می‌زدند و من فکر می‌کردم اگر ننویسم زود است که غرق شوم.

که تصمیم به نوشتن دارم، چه قدر و درباره‌ی چه و چرا و چگونه‌اش باشد برای لابه‌لای نوشته‌ها. برای خودم می‌نویسم، برای غرق نشدن!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ فروردين ۰۰ ، ۱۴:۵۴
مصطفی عمانیان