درباره ی علم ...
يكشنبه, ۱۱ اسفند ۱۳۸۷، ۰۱:۳۵ ب.ظ
خ انقلاب تقاطع وصال شیرازی - دکه روزنامه فروشی
داشتم رد می شدم ، کتاب نسبیت انیشتین را دیدم ، قدیمی بود ، برداشتم ، ورقی زدم ..
گفتم : چند؟
گفت : سه هزار تومان
مکسی کردم ...
گفت : نایابه ، گیر نمی آد ، چاپ زمان شاهه !
گفتم : خوارزمی داره .
گفت : اون که خوارزمی داره این نیست !!!
مردد شدم ... کتاب را گذاشتم .
گفت : کسی که سه هزار تومان برای علم خرج نمی کنه بهتره بره ذکرش رو بگه !!
(فکر کنم استناد کرده بود به ظاهرم )
سکوت کردم ...
گفت : با قل هو الله می تونی بفهمی نسبیت انیشتین چیه ؟
سکوت کردم ...
گفت : برو شب تا روز نماز بخون ، تو خلوت ذکر بگو بهت وحی میشه .
سکوت کردم ...
گفت : دودو تا چند تا میشه ؟ چهار تا ؛ اگه خدا بخواد !!!
سکوت کردم ...
باحالتی عصبانی رفت داخل دکه .منم رفتم سراغ کارم ، فقط می خواستم بگم : ان یتق الله یعلمکم الله .
ولی نگفتم ...
۸۷/۱۲/۱۱